شنبه, 06 مرداد 1403   20. محرم 1446
 
instagram twtr fbk telegram Aparat

قسمت سوم: فواید و نتایج شکرگزاری

بسم الله الرحمن الرحیم

مهارت شکرگزاری

 

نویسنده: زهرا مرادی

   

فواید و نتایج شکرگزاری

فوایدِ مستقیم و غیر مستقیمِ شکرگزاری، خیلی گسترده‌تر از مواردی است که در این درسنامه به آن اشاره می‌کنیم. اما همین چند مورد هم به اندازه‌ی کافی، ارزشمندیِ شکرگزاری را نشان می‌دهند:

   

-    افزایش سلامت روحی:

بسیاری از مشکلات روحی، مانند افسردگی، اختلالات شخصیتی، وسواس، ... نتیجه‌ی اضطراب و استرس است. از آنجا که شکرگزاری، کمک می‌کند بر جنبه‌های مثبت زندگی متمرکز شویم و فکر و انرژی و زمان خود را برای ابعاد منفی زندگی تلف نکنیم، به طور قابل ملاحظه‌ای اضطراب و استرس را کاهش می‌دهد.

هرچه فرد، شکرگزارتر باشد، از ناامیدی، بیشتر فاصله می‌گیرد. انسانِ ناامید، دیگر برای بهبود وضعیتش تلاشی نمی‌کند؛ هیچ چیز خوشحالش نمی‌کند؛ هیچ ذوق و شوقی نسبت به آینده ندارد. حتی ممکن است مرتکب کارهای غیر عاقلانه شود، چراکه برای او بالاتر از سیاهی که رنگی نیست. اما شکرگزار که باشی، متوجه این حقیقت هستی که خدای مهربان و قدرتمندی داری که این همه نعمتهای رنگ به رنگ به تو عطا کرده؛ آن هم بی آنکه مستحق داشتنش باشی. پس با اتکا به همین خدا و با کمک نعمتهایی که در اختیارت است، می‌توانی اوضاع را در جهت مثبت تغییر دهی و از پسِ مشکلات و چالش‌ها بر بیایی.

دامنه‌ی تاثیر شکرگزاری بر سلامت روحی، به همین موارد ختم نمی‌شود. شکرگزاری باعث می‌شود انسان از حس حسادت و مقایسه‌ی خود با دیگران فاصله بگیرد و خوش بین‌تر و با عزت نفس بالاتر به زندگی ادامه می‌دهد. این خودش یعنی سلامت روحی!

نکته‌ی ظریفی که باید مدّ نظر داشته باشیم این است که معمولا حین سختی‌ها و فشارها و هیجانات منفی، شکرگزار بودن کار راحتی نیست. مگر اینکه از قبل، روحیه‌ی شکرگزاری را در خود، ایجاد و تقویت کرده باشیم. اگر رویه‌ی معمول زندگی‌مان، تمرکز بر داشته‌ها - و نه نداشته‌ها – باشد و آنها را هدیه و نعمتی ارزشمندی از جانب خدای مهربان بدانیم، در چالش‌ها هم با همین دیدگاه با مسائل برخورد می‌کنیم. در غیر این صورت، احتمالا آخرین راهکاری که برای حل آن مشکلِ به خصوص به ذهن‌مان می‌رسد، شکرگزاری خواهد بود!

   

-    افزایش سلامت جسمی:

احتمالا تو هم بارها شنیده‌ای که کسی برای درد معده، یا سردرد یا فشار خون بالا، به دکتر مراجعه کرده و دکتر به او گفته باید کمتر حرص و جوش بخورد تا زودتر خوب شود. یا حتی تشخیص داده ریشه‌ی بیماری آن فرد عصبی بوده است. به نظر تو، یک آدم شکرگزار که حواسش به داشته‌ها و اهمیت و ارزشمندیِ آنهاست، بیشتر حرص و جوش می‌خورد یا کسی که بیشتر حواسش به نداشته‌ها و کمبودهاست و مدام از شرایط موجود ناراضی است و غر می‌زند؟ کدام‌شان استرس بیشتری دارد؟!

فشار خون بالا، ریتم غیر طبیعی قلب، ورم معده، تحریک پذیری روده بزرگ، ریزش مو، مشکلات پوستی، اختلالات هورمونی و خیلی از دردها و مرض‌های دیگر در اثر اضطراب و استرس بالا به وجود می‌آید و یا وخیم‌تر می‌شود. آدم شکرگزار، چون اضطراب و استرس کمتری دارد و کمتر حرص و جوش می‌خورد، کمتر و خفیف‌تر به این بیماری‌ها دچار می‌شود.

شاید باورت نشود؛ ولی آدم شکرگزار، حتی کمتر سرما می‌خورد یا کمتر به بیماری‌های ویروسی مبتلا می‌شود.                  چرا؟!                 چون کاهش استرس، باعث تقویت سیستم ایمنی بدن می‌شود و توان مقابله‌ی فرد با بیماری‌ها بالاتر می‌رود. به همین دلیل کمتر مریض می‌شود و اگر هم مریض شود، زودتر خوب می‌شود.

   

-    افزایش نعمت‌ها و دارایی‌ها:

حتما این ضرب المثل را شنیده‌ای که:

«شکر نعمت، نعمتت افزون کند                  کفر، نعمت، از کَفَت بیرون کند».

خوب است بدانی، این عبارت، فقط یک باور شخصی و جمله‌ی شاعرانه نیست؛ بلکه کلام و وعده‌ی خداست! سنّت خدا (یعنی روش معمول خدا) در برخورد با بنده‌هایش واقعا همین طور است. خداوند در قرآن می‌فرماید:

«لَئِنْ‏ شَكَرْتُمْ‏ لَأَزِيدَنَّكُمْ، وَ لَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذابِي لَشَدِيد»[1]

اگر شکرگزار باشید، بر نعمت شما می‌افزایم و اگر کفران کنید، عذاب من بسیار سخت خواهد بود.

اگر مثلا شکر عقل را به جا بیاوریم و خداوند عقل بیشتری به ما عطا کند، آیا انتخاب‌های درست‌تری انجام نمی‌دهیم و اوضاع زندگی‌مان بهتر نمی‌شود؟

اگر شکر سلامتی‌مان را به جا بیاوریم و خداوند به همین دلیل، سلامتی و قدرت جسمانی بیشتری به ما بدهد، آیا در رسیدن به اهداف و آرزوهایمان موفق‌تر نخواهیم بود؟

اگر شکر مال و اموال فعلی‌مان را به جا آوریم و خدا به همین خاطر، برکت بیشتری در مال‌مان بگذارد، آیا مشکلات‌مان کمتر نمی‌شود؟

اگر به خاطر وجود پدر و مادر و خانواده و دوستان خوب، خدا را شکر کنیم و خداوند به عنوان جایزه‌ی شکرگزاری، نعمت همراهی و یاری و حمایت آنها را برایمان بیشتر کند، آیا به تحقق خواسته‌هایمان نزدیک‌تر نمی‌شویم؟

با این حساب، احتمالا تو هم با من موافقی که بهتر و عاقلانه‌تر این است که به جای غر زدن و تمرکز بر کمبودها، از همین فرمول ساده و کار راه انداز استفاده کنیم. یعنی شکر نعمت‌های موجود را به جا بیاوریم تا خداوند مهربان بر نعمت‌های موجودمان، بیفزاید.

   

-    بهبود روابط اجتماعی:

افراد شکرگزار، رفتارهای اجتماعی بهتری دارند؛ با همدلی بیشتری با دیگران برخورد می‌کنند؛ آستانه‌ی تحمل بالاتری دارند و پرخاشگری کمتری از خود بروز می‌دهند؛ نسبت به انسان‌های اطراف‌شان قدردان‌تر هستند و به همین دلیل روابط محکم‌تر و دوستانه‌تری با اطرافیان خود دارند.

این نکته‌ی آخر که گفتم (یعنی موضوع قدردانی از دیگران)، خودش یک مهارت مهم و مستقل است که نیاز به بررسی مفصل دارد؛ ولی آنچه فعلا به بحث ما مربوط می‌شود، این است که آدم‌های شکرگزار، در قدردانی از دیگران موفق‌ترند. اساسا افرادی که شکرگزار نیستند، قدردانِ اطرافیان‌شان هم نیستند و حتی الطاف و محبت‌های آنها را به نوعی وظیفه‌ی آنها تلقی می‌کنند و زبان به تشکر باز نمی‌کنند؛ افرادی متوقع که فقط کاستی‌های روابط را می‌بینند و مدام زبان‌شان به شکایت، غُر و ایراد می‌چرخد. به نظرت هم‌صحبتی و ارتباط با کدامیک مطلوب‌تر و دوست داشتنی‌تر است؟ یک فرد شکرگزار و قدردان یا یک آدم متوقع که زبانش به تشکر از دیگران باز نمی‌شود؟       تو جزو کدام دسته‌ای؟ دسته‌ای که دیگران تمایل به همصحبتی با تو دارند یا ...؟

   

-    ایجاد حال خوب:

اگر از من بپرسند که برجسته‌ترین و دلنشین‌ترین و قابل لمس‌ترین نتیجه‌ی شکرگزاری، چیست، می‌گویم «حال خوب»! آدم‌های شکرگزار، حالشان خیلی بهتر از آدم‌های ناشکر است.

پیشنهاد می‌کنم قسمت بعدی که آخرین بخش از درسنامه‌ی مهارت شکرگزاری است را هم بخوانی.
www.mohammadivu.org.MOHR    

    

    

 


[1] سوره ابراهیم، آیه 7.  

    

 

 

به ما بپیوندید: 

instagram twtr fbk telegram Aparat

  

 
امروز:امروز:2207
این هفته:این هفته:1990
در مجموع:در مجموع:7284087
Center
Pagerank