سه شنبه, 29 اسفند 1402   9. رمضان 1445
 
instagram twtr fbk telegram Aparat

بهار استغفار


نویسنده: سمیه حسینعلی
 (کارشناس مترجمی زبان انگلیسی
؛  این آدرس پست الکترونیک توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید   )

 

رسول رحمت صلی الله علیه و آله و سلّمفرمودند:

 

"خداوند، در ماه مبارک رمضان، هر روز هنگام افطار، هزار هزار نفر را از آتش جهنم می‌رهاند!

و در شب و روز جمعه‌ی این ماه، در هر ساعت، هزار هزار نفر را از آتش نجات می‌دهد که همگی آن ها به خاطر کرده های‌شان سزاوار قهر و عذاب [خداوند] شده اند.

و در پایان ماه رمضان، خداوند آن تعداد که از ابتدای ماه تا انتهای آن بخشیده است، در آن روز می‌بخشاید."[1]

آری! بهار استغفار و توبه، همین شب‌هاست!

درگاه رحمت خداوند، در ماه شریف رمضان، به روی همگان گشوده است.

در این ماه، درهای بهشت، باز و درهای جهنم، بسته می‌شود؛[2] و خداوند، آنچنان از خاطیان و گناهکاران در می‌گذرد که به شماره نمی آید. پروردگار رحمان و رحیم، کسانی را می‌بخشد که ندای عقل و وجدان خویش را نشنیده گرفته اند و فرمان خالق و مالکِ روزی ده خود را نادیده انگاشته‌اند؛ کسانی که با نافرمانیِ خالق، حرمتش را زیر پا گذاشته‌اند و حقش را ضایع نموده‌اند. کسانی که خود، سبب قهر خدا و عذاب خویش شده‌اند؛ آنها که با کردار ناشایست‌شان، آتش جهنم را فراهم کرده‌اند و خویشتن را از بهشت و رضوان الهی محروم ساخته‌اند.

اما رمضان، فرصتی است درخشان برای استغفار بنده و غُفران معبود. از همین رو رحمت عالمیان – محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلّم - همگان را فرخواند و چنین فرمود:

"ای مردم! ماه خدا با بركت و رحمت و آمرزش به سوی شما رو كرده است ... از گناهان خود به سوی خدا توبه و بازگشت كنید؛ ... ای مردم! جان‌های‌تان در گرو اعمال شماست. پس با استغفار از خدا، آنها را از گرو، خارج كنید."[3]

استغفار، از ریش‌ی «غ ف ر» به معنای پوشاندن چیزى است به طورى كه آن را از آلودگى و چرك محفوظ بدارد. از همین ریشه، کلمه‌ی «مِغفَر»به معنای کلاه آهنی (کلاهخود) اخذ شده است. بنابراین، «غُفران» نوعی مصونیت است. پس هنگامی که گفته می‌شود «مغفرت از خدا»، منظور این است که بنده، خود را از ناخشنود ساختن خدا مصون نگاه دارد؛ و «استغفار»، به معنای طلب مغفرت از درگاه خداوند به شیوه‌ی زبانی و عملی است. یعنی با زبان و رفتار از خدا درخواست نماید تا او را از عذاب و ناخشنودی خویش مصون دارد.[4]

مرتبه‌ی نخست در استغفار، ندامت و پشیمانی است. [5] چنانچه پشیمانیِ قلبی بر زبان نیز ظاهر گردد و فرد در درگاه خداوند متعال، به خطای خویش و پشیمانی از آن اقرار کند، اثرات ارزشمندتری به دنبال خواهد داشت. چراکه اقرار زبانی سبب می‌شود حالت انکسار و شکستگی ِ قلب ایجاد گردد و به دنبال آن اشک ندامت جاری شود که همین، نشانه‌ی آمرزش گناه خواهد بود.

توبه ، از ریشه‌ی «ت و ب» و به معنای رجوع و بازگشت از گناه [6] و ترک گناه به بهترین وجه است[7]. در واقع، پس از آنکه آدمی از عمل قبیح خویش پشیمان شد و به خطای خود در درگاه خداوند اقرار نمود و از آفریدگار بلند مرتبه طلب بخشش کرد، باید تصمیم راسخ بگیرد تا دیگر آن فعل خطا را انجام ندهد و اصطلاحا توبه نماید (از گناه بازگردد و آن را به بهترین وجه ترک کند).

با این اوصاف، بهتر است از فرصت رمضان - ماه غفران و آمرزش – کمال استفاده را ببریم؛ با مراجعه و توجه به عقل، زشتیِ اعمال گذشته‌مان را دریابیم تا روح و جان‌مان از نافرمانی در مقابل آفریدگارِ بلند مرتبه، پشیمان و شرمسار گردد؛ سپس این ندامت را بر زبان جاری سازیم و تصمیم بگیریم دیگر مرتکب خطاهای گذشته نشویم و با زبان و قلب‌مان چنین عرض کنیم:

" استغفرالله رَبّی و اتوب الیه"

از خدای مالکِ پرورش دهنده‌اَم درخواستِ غفران و بخشش می‌کنم و از گناهانم، به سوی او باز می‌گردم.

خداوند بلند مرتبه می‌توانست به خاطر یک گناه، ما را از دنیا محو کند. چراکه هر گناه و نافرمانی توسط بنده‌ی مخلوقِ نیازمندِ حقیر در مقابل ذات مقدسِ خالق قادر متعال، توهینی بس بزرگ به ساحت آفریدگار است. اما پروردگار مهربان، از روی فضل و رحمتش، نه تنها بندگان خطاکارش را از هستی محو نکرده، بلکه همچنان رزق و روزیِ ایشان را عطا می‌فرماید و حتی بنده‌پروری را تا بدانجا رسانده که راه توبه و بازگشتِ آنها را باز گذاشته است.

خداوند حکیم، برترین بندگان و پاک‌ترین برگزیدگانش را برای هدایت ما انسان‌های ممکن‌الخطا– نه جایز الخطا - [8] فرستاده تا راه سعادت را نشان‌مان دهند؛ و بگویند هنگامی که مرتکب خطا شدیم، از درگاه پروردگار متعال فرار نکنیم؛ بلکه به دامان او پناهنده شویم، به اشتباه خویش اقرار کنیم و تصمیم بگیریم دیگر مرتکب آن نشویم.

خداوند، به وسیله‌ی رسول رحمتش برای ما پیغام فرستاده که:

"ای بندگان من که [در گناه و ظلم] بر خود زیاده روی نمودید، از رحمت خدا نومید نشوید. خدا همه‌ی گناهان را می‌آمرزد و او آمرزنده و مهربان است."[9]

همچنین، زمان‌های با شرافت و پر فضیلتی مانند ماه مبارک رمضان را قرار داده تا با کوچک‌ترین توجهی از سوی بنده به سوی معبود خویش، او را مورد رحمت و بخشش خاص خود قرار دهد. زمان‌های پر برکتی که پاداش نیکی‌ها را در آن مضاعف گردانَد و بدی‌ها را محو سازَد.[10]

پس اگر قرار است فکری به حال خود کنم، چه زمانی بهتر از این روزها و شب‌ها؟ و چه لحظه‌ای بهتر از همین لحظه؟ چه ضمانتی وجود دارد که رمضانی دیگر، مهمان خداوند باشم تا بتوانم با توبه و استغفار مورد رحمت و مغفرتش قرار گیرم؟

به راستی،

 "كسی كه در رمضان آمرزیده نشود در كدام ماه آمرزیده خواهد شد؟"[11]

چه قدر ظرف وجودی خود را آلوده کرده‌ام؟ پس چه زمان به فریاد روحم خواهد رسید؟

آیا نمی شنوم که منادی ندا می‌دهد:

"آیا خواهنده‌‏اى هست؟ آیا آمرزش خواهى هست؟"[12]

مگر نه اینکه از پسِ یک بیماری ساده، به پزشک مراجعه می‌کنم و در صددِ درمان بر می‌آیم؟ پس روحِ رنجور و قلب بیمارم را کِی به مداوا می‌نشینم؟ به کدام طبیب و در کدامین زمان مراجعه خواهم کرد؟

...

زمانش اکنون است و طبیبش، طبیب فرستاده‌ی خدا – محمد مصطفی - ؛ همان که ولیّ خدا او را «طبیب دوّار بطبه» خوانده است.[13]

چه زیبا و روشن خداوند متعال می‌فرماید:

 "اگر آن هنگام که بر خود ستم روا داشتند، [ای رسول ما] نزد تو می‌آمدند و از خداوند آمرزش می‌خواستند و پیامبر نیز برای آنان آمرزش می‌طلبید خداوند را بسیار آمرزنده و مهربان می‌یافتند."[14]

خداوند، خود برای آمرزش گناهان، مردم را به نزد رسول مهربانی راهنمایی می‌کند.

مردی در زمان رسول خدا صلی الله علیه و آلهمرتکب گناهی شد و از شرمندگیِ آن، خود را از چشم پیامبر مخفی نگاه می‌داشت. تا آنکه روزی، نور چشمان رسول خاتم - حسن و حسین علیهما السلام– را یافت. فرصت را غنیمت شمرد. آن دو بزرگوار را که کودکی چند ساله بودند، بر دوش خود سوار کرد و نزد رسول خدا آمد. پس عرض کرد: «ای رسول خدا، از گناهی که مرتکب شده ام، به خدا و این دو فرزند توپناه آورده‌ام. پس به واسطه‌ی این دو شفیع، از خطایم بگذر».

رسول رحمت، لبخندی زدند و فرمودند: «شفاعت این دو فرزندم را پذیرفتم و خداوند، گناهت را آمرزید.»[15]

 

چه نیکوست که ما نیز در برترین لحظات سال، بهترین و والاترین شفیع را به درگاه خدای رحمان و رسول رحمتش ببریم و از ایشان بخواهیم به حُرمت آن شفیع عزیز، از خطاهامان در گذرد.

عزیزترین شفیعِ امروز، آخرین بازمانده‌ی رسول خاتم است. همان طبیب که فرزند «طبیب دَوّار بِطِبّه» است. همان هدایتگر زنده که نجات‌بخش همگان خواهد بود.

از تو ای وارث رحمت عالمیان، - ای مهدی - تمنا داریم همچنانکه حسن و حسین علیهما السلام، شفیع آن مرد خطاکار شدند، تو نیز شفیع ما شوی تا به برکت وجودت از رحمت خاصه‌ی این ماه برخوردار گردیم و مورد بخشش خدایت قرار گیریم. از جانب ما، تو طلب مغفرت نما که دعای تو به استجابت نزدیک‌تر خواهد بود.www.mohammadivu.org.MOHR



[1] - "إِنَّ لِلّهِ تعالی فی آخِرِ کُلِّ یَومٍ مِن شَهرِ رَمَضانَ عِندَ الاِفطارِ أَلفَ ألفِ عَتیقٍ مِنَ النّارِ فّإذا کانَت لیله الجُمُعه و بومُ الجُمُعه أعتَقَ فی کُلِّ ساعَه منها أَلفَ ألفِ عَتیقٍ مِنَ النّارِ و کلُّهم قداستَوجَبَ العَذابَ فَإذا کان فی آخِرِ شهر رمضان أَعتَقَ الله فی ذلک الیومِ بِعَدَدِ ما اعتَقَ مِن أَوّل الشَّهرِ الی آخِرِه. " بحارالانوار، ج 93، ص 337.

[2] -رسول اکرم فرمودند: "یا مَعْشَرَ المُسلِمین إِذَا طَلَعَ هِلَالُ شَهْرِ رَمَضَانَ ... فُتِحَتْ أَبْوَابُ السَّمَاءِ وَ أَبْوَابُ الْجِنَانِ وَ أَبْوَابُ الرَّحْمَةِ وَ غُلِّقَتْ أَبْوَابُ النَّارِ" یعنی: اى مسلمانان! آن هنگام که هلال ماه رمضان سر برآوَرَد، ... درهاى آسمان و درهاى بهشت و درهاى رحمت گشوده، و درهاى دوزخ فرو بسته خواهد شد: بحارالانوار، ج 93، ص 360.

[3] - بخشی ازخطبه‌ی شعبانیه: "أَیهَاالنَّاسُ إِنَّهُ قَدْ أَقْبَلَ إِلَیكُمْ شَهْرُ اللَّهِ بِالْبَرَكَةِ وَ الرَّحْمَةِ وَ الْمَغْفِرَةِ... تُوبُوا إِلَى اللَّهِ مِنْ ذُنُوبِكُمْ... إِنَّ أَنْفُسَكُمْ مَرْهُونَةٌ بِأَعْمَالِكُمْ فَفُكُّوهَا بِاسْتِغْفَارِكُمْ": بحارالانوار، ج 93، ص 356 و 357.

[4] . الغفر: إلباس ما یصونه عن الدنس ... والغفران والمغفرة من الله هو أن یصون العبد من أن یمسه العذاب.... والاستغفار: طلب ذلك بالمقال والفعال ... فقد قیل: الاستغفار باللسان من دون ذلك بالفعال فعل الكذابین ... والمِغفَر: بیضة الحدید": یعنی: غفر، به معنای پوشاندن چیزى است به طورى كه آن چیز را از آلودگى و چرك محفوظ بدارد ... و غفران و مغفرت از خدا یعنی بنده خود را از اینکه عذاب به او برسد، بپوشاند ... و استغفار یعنی طلب مصونیت از خدا توسط گفتار و عمل ... استغفار با زبان و بدون عمل، رفتار دروغگویان است ... و «مِغفَر» به معنای کلاه آهنی (کلاه خود) است: مفردات راغب، ذیل واژه «غفر»

[5] . امیر مومنان به شخصی که غافلانه به گفتن استغفر الله کفایت کرده بود، فرمودند: "أتدری ما الاستغفار؟ الاستغفار درجة العلّیّن، و هو اسم واقع علی ستّة معانٍ: أولها النّدم علی ما مضی" یعنی: می‌دانى استغفار چیست؟استغفار، مرتبه علیین است و اسمى است كه شش معنى و مسمى دارد: اولین آن پشیمانى از كار خطاى گذشته است ...: نهج البلاغه، کلمات قصار 417، ص 549.

[6] . "التوبه: الرّجوع مِنَ الذَّنب": لسان العرب، ذیل واژه «توب»

[7] . "التوب: ترك الذنب على أجمل الوجوه": مفردات راغب، ذیل واژه «توب»

[8] -انسان، موجودی جایزالخطا نیست. یعنی مجوزی برای خطا کردن ندارد. اگر انسان جایز به خطا کردن بود دیگر توبه و استغفار معنی نداشت؛ و به دنبال آن، ثواب و عقاب نیز بی معنی می‌شد. بلکه آدمی، ممکن الخطاست. یعنی با وجود داشتن عقل و هدایت هدایتگران، ممکن است با اراده‌ی خود تصمیم بگیرد به جای راه صواب، مسیر نادرست را انتخاب کند.

[9] - "قُلْ یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ" قرآن کریم،سوره زمر، آیه 53.

[10] - رسول خاتم درباره‌ی ماه رمضان فرموده‌اند: "إِنَّ شَهْرَ رَمَضَانَ شَهْرٌ عَظِیمٌیُضَاعِفُ اللَّهُ فِیهِ الْحَسَنَاتِ وَ یَمْحُو فِیهِ السَّیِّئَاتِ": همانا ماه رمضان، ماه عظیمی است که خداوند در آن نیکی‌ها را مضاعف کند و بدی‌ها را محو فرماید: فضائل الاشهر الثلاثه، ص 73.

[11] - رسول اکرم فرموده‌اند: "فَمَن لَم یَغفر لَه فی رَمَضان فَفی أی شَهر یغفِر لَه": بحارالانوار، ج 93، ص 355 و 356.

[12] - "یا مَعْشَرَ المُسلِمین إِذَا طَلَعَ هِلَالُ شَهْرِ رَمَضَانَ غُلَّتْ مَرَدَةُ الشَّیاطِینِ وَ فُتِحَتْ أَبْوَابُ السَّمَاءِ وَ أَبْوَابُ الْجِنَانِ وَ أَبْوَابُ الرَّحْمَةِ وَ غُلِّقَتْ أَبْوَابُ النَّارِ وَ اسْتُجِیبَ الدُّعَاءُ وَ كَانَ لِلَّهِ فِیهِ عِنْدَ كُلِّ فِطْرٍ عُتَقَاءُ یعْتِقُهُمُ اللَّهُ مِنَ النَّارِ وَ ینَادِی مُنَادٍ كُلَّ لَیلَةٍ هَلْ مِنْ سَائِلٍ هَلْ مِنْ مُسْتَغْفِرٍ": بحارالانوار، ج 93، ص 360.

[13] - امیر مومنان درباره‌ی رسول خاتم از تعبیر «طبیب دوّار بطبه» استفاده کرده‌اند. یعنی پیامبر،طبیبی حاذق بودند، که در میان مردم می‌گشتند و دردها را درمان می‌کردند: نهج البلاغه، خطبه 108، ص 156.

[14] - "وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذ ظَّلَمُواْ أَنفُسَهُمْ جَآؤُوكَ فَاسْتَغْفَرُواْ اللّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُواْ اللّهَ تَوَّابًا رَّحِیمًا":قرآن کریم، سوره نساء، آیه 64.

[15] - بحارالانوار، ج 43، ص 318.

 

 

به ما بپیوندید: 

instagram twtr fbk telegram Aparat

  

 
امروز:امروز:1732
این هفته:این هفته:4667
در مجموع:در مجموع:7096001
Center
Pagerank