سه شنبه, 29 اسفند 1402   9. رمضان 1445
 
instagram twtr fbk telegram Aparat

علی، یگانه دوران (منتخب بیانات امیر مومنان)

 

نویسنده :   الف. کیومرثی (کارشناس فناوری اطلاعات؛ این آدرس پست الکترونیک توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید )

 

آن هنگام که وجود نورانی‌اَش را پرودرگار رحمن به زمین دعوت نمود می‌دانست که هر مکانی لایق میزبانی او نیست.

چه جایی بهتر از خانه‌ای که خداوند به خود نسبت داده و چه میزبانی بزرگتر از رَبِّ اعلی، خالق علی مرتضی.

دیوارهای خانه خدا به اذن صاحبش ازهم شکافت[1] تا یگانه دوران اولین قدومش را بر برترین زمین‌ها بگذارد.

علی مرتضی به دنیا آمد.

لحظه آمدنش شگفت انگیزترین دقایقی بود که زمین تا کنون به خویشتن دیده بود.

نه تنها لحظه ولادتش که هر دم از حیاتش حیرت همگان را بر می‌انگیخت.

و چه سخت است که او را در قالب کلمات توصیف نمود. از او نوشتن دشوار است چرا که همتایی نیست که با او سنجیده شود و یا با دیدن همانندش بتوان خصایلش را تداعی نمود.

این نه کلام و اعتراف پیروان اوست بلکه جورج جرداق مسیحی نیز در توصیف او حیران مانده است. در کتابی که در وصف امیر خوبی‌ها قلم زد، اینگونه حسرت خویش را در جان کلمات ریخت:

«ای روزگار تو را چه می‌شد اگر تمام نیروهای خود را بسیج می‌کردی و در هر عصر و زمانی، بزرگ مردی چون علی، با همان عقل و همان قلب، همان زبان و همان شمشیر، به جهان ارمغان می‌دادی؟»[2]

 

عدالت را با نام او معنا می‌کنند و شجاعت به مدد او توصیف می‌شود. محبت را از زانوان لرزانش در کنار اشک یتیمان مثال می‌زنند و باز هم معترفند که در  توصیفش  عاجزند.

باید از او گفت و تمنا کرد که ذرّه‌ای از شناخت او نصیب‌مان شود.

باید از او نوشت و در برابر عظمتش زانو زد.

او که اینچنین بود:

 

Bulletsبا آنکه همگان عهد خویش را با او شکسته بودند باز هم یارانش را به وفای به عهد توصیه می‌فرمود:

«اجازه شکستن عهد ندارید چه با مسلمان چه با کافر.»[3]

 

Bulletsکسی در عقل و درایت با او برابری نمی‌کرد اما باز هم با دیگران مشورت می‌کرد و می‌فرمود:

«مشورت کردن همانند راه پیدا کردن است. هر که تنها به رأی و تدبیر خویش بسنده کند، خود را به مخاطره افکنده است.»[4]

 

Bulletsگشاده رو و خوش خُلق بود، و بلندترین مقام ایمان را جایگاه خوش خلق می‌دانست.[5] و می‌فرمود: چه بسیار کسانی که نزد مردم عزیزند اما به سبب بدخلقی در چشم ایشان خوار می‌شوند.[6] بد خُلقی نکنید که نزدیکان‌تان از شما می گریزند.[7] و هنگامی که از او سوال شد: چه کسی غم و اندوهش طولانی است ‌فرمود:

«بد خُلق‌ترین مردم»[8]

 

Bulletsرازدار و امانت دار بود. از سینه عاقل به عنوان صندوقچه اسرار یاد می‌کرد[9] و می‌فرمود:

                                            «اصل دین امانتداری و وفای به عهد است.»[10]                                            

 

Bulletsبرای راهنمایی و هدایت مردمان مشتاق بود. خیرخواهی را اخلاق بزرگواران[11]   و پند پذیری را باعث در امان ماندن از رسوایی می‌دانست.[12] از دیگران می‌خواست از سرگذشت پیشینیان پند گیرند، پیش از آنکه آیندگان از سرنوشت آنان پند گیرند.[13] و می‌فرمود:

«عمل نکردن به نصیحتِ پند دهنده مهربان و دانای باتجربه، باعث حسرت می‌شود و پیشیمانی به دنبال دارد.»[14]

 

Bulletsبسیار بخشنده و گشاده دست بود و می‌فرمود:

«سخاوت هنگامی است که بخشش پیش از خواهش باشد؛ و پس از خواهش، یا از شرم است و یا از بیم بدگویی»[15]

برای بخشش منتظر درخواست سائل نمی‌ماند و می‌فرمود:

«پیش از آنکه درخواست کننده، از تو چیزی بخواهد به او ببخش؛ زیرا اگر او را ناگزیر به خواهش از خود کنی، آنچه از آبرویش می‌گیری، بیش از آن است که به او می‌دهی.»[16]

 

Bulletsخوش رفتار و مودب بود. با دیگران به احترام سخن می‌گفت و ادب را جایگزین نَسَب و شرافت خانوادگی می‌دانست.[17] و به یاران خویش می‌فرمود:

«دوست ندارم شما دشنام دهنده باشید.» [18]

Bulletsبرترین ادب را آن می‌دانست که هر کس حدّ خود را پاس دارد و از اندازه خویش پا فراتر ننهد[19] و می‌فرمود:

«برای مودب بودنت همین کافی است که آن چه را از دیگری نمی‌پسندی، خود انجام ندهی.»[20]

www.mohammadivu.org.MOHR

[1] . برخی از منابع سنی و شیعی که ولادت امیرمومنان را در کعبه گزارش کرده‌اند در نوشته «مولود کعبه» در سایت محمد (ص) قابل مشاهده است. علاقمندان برای آشنایی بیشتر با این منابع می توانند به متن مذکور مراجعه نمایند. در این قسمت تنها به یکی از منابع سنی و یکی از منابع شیعی اکتفا می گردد: منبع اهل تسنن: "ولادت امیرمؤمنان کرم الله وجهه در درون کعبه، در سراسر دنیا مشهور است و در کتابهای هر دو فرقه شیعه و سنی روایت شده است، و هرگز در مورد غیر ایشان چنین فضیلتی ثابت نشده است": شهاب الدین ابوالثنا، سید محمود آلوسی، سرح الفریده، در شرح قصیده عینیه عبدالباقی افندی، ص 15. ؛ منبع اهل تشیع: "قَالَ یزِیدُ بْنُ قَعْنَبٍ فَرَأَینَا الْبَیتَ وَ قَدِ انْفَتَحَ عَنْ ظَهْرِهِ‏ وَ دَخَلَتْ فَاطِمَةُ فِیهِ‏ وَ غَابَتْ عَنْ أَبْصَارِنَا وَ الْتَزَقَ الْحَائِطُ": بحارالأنوار، ج ‏35، ص 8 .

[2] . امام علی و صدای عدالت انسانی، ج 1، ص 114.

[3] ." قَالَ: ثَلَاثٌ لَمْ يَجْعَلِ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لِأَحَدٍ فِيهِنَّ رُخْصَةً أَدَاءُ الْأَمَانَةِ إِلَى الْبَرِّ وَ الْفَاجِرِ وَ الْوَفَاءُ بِالْعَهْدِ لِلْبَرِّ وَ الْفَاجِرِ وَ بِرُّ الْوَالِدَيْنِ بَرَّيْنِ كَانَا أَوْ فَاجِرَيْنِ": کافی، ج 2، ص 162.

[4] . "الِاسْتِشَارَةُ عَيْنُ الْهِدَايَةِ وَ قَدْ خَاطَرَ مَنِ اسْتَغْنَى بِرَأْيِهِ": بحار الانوار، ج 72، ص 209.

[5] . " أَكْمَلُكُمْ إِيمَاناً أَحْسَنُكُمْ خُلُقا": بحارالانوار، ج 68، ص 387.

[6] . "رُبَّ عَزِيزٍ أَذَلَّهُ خُلُقُهُ وَ ذَلِيلٍ أَعَزَّهُ خُلُقُه‏": بحارالانوار، ج 68، ص 396.

[7] . "سُوءُ الْخُلُقِ يُوحِشُ الْقَرِيبَ وَ يُنَفِّرُ الْبَعِيدَ": مستدرک، ج 12، ص 76.

[8] . "أنَّهُ سُئِلَ عَنْ أَدْوَنِ النَّاسِ غَمّاً قَالَ أَسْوَؤُهُمْ خُلُقا": همان مدرک.

[9] . "صَدْرُ الْعَاقِلِ صُنْدُوقُ سِرِّهِ و ...": بحارالانوار، ج 1، ص 94.

[10] . "أَصْلُ الدِّينِ أَدَاءُ الْأَمَانَةِ وَ الْوَفَاءُ بِالْعُهُود": غرر الحکم و المواعظ، فصل اول، ص 94، ح 1788.

[11] . "النَّصِيحَةُ مِنْ أَخْلَاقِ الْكِرَام‏": مستدرک الوسایل، ج 12، ص 430.

[12] . "مَنْ قَبِلَ النَّصِيحَةَ سَلِمَ مِنَ الْفَضِيحَة": غرر الحکم، فصل 76، ص 610، ح 697.

[13] ."اتَّعِظُوا بِمَنْ كَانَ قَبْلَكُمْ قَبْلَ أَنْ يَتَّعِظَ بِكُمْ مَنْ بَعْدَكُم‏": بحارالانوار، ج 75، ص 5.

[14] . "إِنَّ مَعْصِيَةَ النَّاصِحِ الشَّفِيقِ الْعَالِمِ الْمُجَرِّبِ تُورِثُ الْحَسْرَةَ وَ تُعْقِبُ النَّدَامَة": نهج البلاغه، خطبه 35، ص 79.

[15] . "السَّخَاءُ مَا كَانَ‏ ابْتِدَاءً، فَأَمَّا مَا كَانَ عَنْ مَسْأَلَةٍ فَحَيَاءٌ وَ تَذَمُّم‏": نهج البلاغه، حکمت 53، ص 478.

[16] . "ابْدَأِ السَّائِلَ بِالنَّوَالِ قَبْلَ السُّؤَالِ فَإِنَّكَ إِنْ أَحْوَجْتَهُ إِلَى سُؤَالِكَ أَخَذْتَ مِنْ حُرِّ وَجْهِهِ أَكْثَرَ مِمَّا أَعْطَيْتَه": ‏غرر الحکم، فصل 2، ح 231.

[17] . "حُسْنُ الْأَدَبِ يَنُوبُ عَنِ الْحَسَبِ.": بحارالانوار، ج 72، ص 68.

[18] . "َإِنِّي أَكْرَهُ لَكُمْ أَنْ تَكُونُوا سَبَّابِين‏": بحارالانوار، ج 32، ص 561.

[19] . "أَفْضَلُ الاَدَبِ أَنْ يَقِفَ الاِنْسانُ عِنْدَ حَدِّهِ وَ لا يَتَعَدّي قَدْرَهُ": غرر الحکم، فصل 8، ص 208، ح 416.

[20] . "كَفَاكَ‏ أَدَباً لِنَفْسِكَ‏ اجْتِنَابُ‏ مَا تَكْرَهُهُ مِنْ غَيْرِك‏": نهج البلاغه، حکمت 412، ص 548.

 

اضافه کردن نظر


کد امنیتی
تازه سازی

 

به ما بپیوندید: 

instagram twtr fbk telegram Aparat

  

 
امروز:امروز:713
این هفته:این هفته:3648
در مجموع:در مجموع:7094982
Center
Pagerank